تنهانوشت

ساخت وبلاگ
به بد شانسی اعتقاد دارین؟ وقتی تمام زندگیتونُ ضرب و جمع میکنین و میبینین  هشاد درصدش جوری بوده که دلتون میخواد سرتونُ بکوبونین به در و دیوار و بلند فریاد بکشین؟ وقتی بزرگترین اتفاق زندگیتون،میشه بدتری تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 15 آذر 1397 ساعت: 13:43

صبح که چشم هایم را باز کردم،اندوه روزهای گذشته بر دلم سنگینی کرد.مدتی در رختخوابم غلت زدم تا توانم را جمع کنم و از جام بر خیزم و خودم را برای یک روز پر از سر و کله زدن اماده کنم. دلخوش اینکه میروم با تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 27 تاريخ : دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت: 1:24

از دست دادن چه حسی دارد؟ نمیدانم.اما مدامی که به چیزی دلخوش میکنم از دست میرود. مگر در قانون جذب برعکسش نیست؟ مگر در کتابها نمیخوانیم هر چه را که بخواهیم به سمتمان جذب میکنیم؟ کجای قانون جذب را ناقص ع تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت: 1:24

اکنون گویی دنیایم رو سرم خراب شده است.و دنیای کسی را رو سرش آوار کرده ام. اکنون بیگانه تر از همیشه در مقابل خودم مانده م و ترس ورم داشته است.ترس از رو به رو شدن با نتایج عملی که انجام داده م. بیست و چ تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 12 آذر 1397 ساعت: 1:24

کمی خرید دستم بود.از چهار راه گذر کردم و به سمت خیابان منتهی به کوچه خانه مان حرکت کردم.مرد ایرانی روی جدول کنار درختا نشسته بود و گوشی دستش بود.در حال عبور به گوشی توی دستش نگاهی انداختم و راهم را ادامه دادم که صدای اهسته مرد را از پشت سرم شنیدم:... بیا یه حالی به ما بده...خالی شیم...جملاتش را کامل نشنیدم.اما وقاحت حرفه تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 7 خرداد 1397 ساعت: 18:19

_دکتر،شما هیچوقت راجع به هیچ چیزی نگران نمیشوید؟_خب من یک سپر محرمانه ضد نگرانی دارم،آقای ورمولد؛علاقه به زندگی!_خب من هم به زندگی علاقمندم،اما..._تمام علاقه شما به یک آدم است و افرادی م تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 23:13

یه زمانی از تنهایی خواستم به نوشتن پناه ببرم.الان یادم رفته...وقتی احساس تنهایی میکنم،نباید به آدمها پناه ببرم. تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 29 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 23:13

آنها مثلِ سگ بهم دورغ میگویند.تو چشم هایم زُل می زنند و دروغ میگویند.چون باز به رویشان نمی اورم و تظاهر می‌کنم که حرفشان را باور کرده ام یا حرفشان درست است باز بهم دروغ میگویند. و کاری که من هنگام از کوره در رفتن میکنم  چیه؟ اینه که میخندم.همین و بس  خب آدمها همیشه که نمی توانند بخندند. می توانند!؟ (0 لایک) تاریخ ارسال: 1396/06/11 ساعت 18:57 | نویسنده: Bano تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 14:21

کارمندی در بانک طوری رفتار میکند که گویا مال پدرشو بالا کشیدیم...   تنهانوشت...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 14:21

اینقدر که توی ذهنم در مورد زندگی دیگران قضاوت می‌کنم و فکر.اگر به زندگی خودم توجه کرده بودم وضعم این نبود ... -_-

تاریخ ارسال: 1396/06/14 ساعت 11:41 | نویسنده: Bano
تنهانوشت...
ما را در سایت تنهانوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dtanha-neveshat20e بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 14:21